سلطان گواهینامه ایران کیست؟
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۴۶۴۵۷
«خیلیها از من میپرسند این همه گواهینامه را برای چه میگیری؟ آیا دنبال شهرت هستی یا پول و ثروتت زیاد است که نمیدانی چطور خرجش کنی؟»
به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: «تا به امروز حتما با سلاطین مختلفی از سلطان سکه گرفته تا سلطان بلامنازع مرغ (!) آشنا شدهاید؛ سلاطینی که نهتنها سودی برای ما نداشتهاند که شرشان دامن اقتصاد جامعه و خانواده را میگرفت و ول نمیکرد! اما این دلیل نمیشود که از همه سلاطین نامی پلید بر جای ماند و خاطرهای تلخ.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ریشه در کودکی
برای شرح ماجرایی که به امید لقب سلطان گواهینامه ایران را الصاق کرده به دوران کودکی او بازمیگردیم؛ به زمانی که مهارتهای فنی و کار با ابزارآلات سنگین و صنعتی را دوست داشت. او در این باره میگوید: «متولد ۱۳۶۳ هستم و زادگاهم استان مرکزی است. پدرم راننده جرثقیل بود و به همین سبب همیشه در پارکینگ خانهمان کلی ابزار مکانیکی پیدا میشد؛ ابزارهایی که تعدادشان را شاید فقط یک مکانیک حرفهای باید داشت. زمانی که پدرم با آنها کار میکرد من هم مشتاقانه نگاه میکردم. بهتدریج با کارکرد بسیاری از آنها آشنا شدم. حتی به سنین نوجوانی که رسیدم گوشهای از آن پارکینگ برای خودم یک مکانیکی کوچک راه انداختم که در آن، همه چیز از تلفن خانه تا دوچرخه دوستان را تعمیر میکردم! علاقه به کارهای فنی با روحیه پیگیری و پشتکار در من وجود داشت و کمتر کسی از اعضای خانواده آن را به عنوان استعدادی ویژه در نظر میگرفت یا درصدد پرورش آن بود. فقط یادم هست که آن سالها پدرم تأکید داشت حتما درسم را بخوانم و ادامه دهم تا آقا و نوکر خودم باشم. تصور نسل قدیم اینگونه بود که مهارتهای فنی نمیتواند به منزله یک تخصص علمی و حتی دانشگاهی باشد. برای همین اگر فرزندی سراغ اینگونه از مهارتها میرفت، اَنگ درسخواننبودن به او میچسباندند! خلاصه، سالها گذشت و من با توجه به یکی دیگر از علاقهمندیهایم یعنی علوم رایانه و نرمافزار وارد دانشگاه شدم. مدرک کارشناسی را که گرفتم، سرمایهای مختصر فراهم کردم و خط تولید ایزوگام را در کارخانهای جمعوجور راه انداختم. البته نکتهای را تا فراموش نکردم، اضافه کنم که گواهینامه پایه یک را زمانی که حدودا ۲۰ ساله بودم، گرفتم و آن زمان چند باری هم پشت فرمان جرثقیلهای بزرگ نشسته بودم و از رانندگی با خودروهای موتوری سنگین لذت میبردم.»
از زمین و دریا تا آسمان!
امید در تورق کتاب خاطراتش به حدود سال ۱۳۹۳ میرسد و ادامه میدهد: «در این سال بود که یک روز کارشناس اداره کار استان طبق روال، برای بازرسی و بررسی کارخانه، نزد ما آمد. آنجا بود که گفت هر فردی که راننده لیفتراک در کارخانه است باید گواهینامه ویژه آن را داشته باشد. این شاید همان جرقه نخستی بود که مرا به سوی دنیای گواهینامهها سوق داد. چون به فراگیری انواع مهارتها علاقه داشتم در این زمینه پیشقدم شدم اما طبیعی بود که مشغلههای جورواجور کارخانهداری بازه زمانی ثبت نام تا آزمون را بیش از ۱۰ ماه به درازا کشاند. در این مدت زمانی هم، آموزش و اعطای گواهینامههای ویژه به آموزشگاههای خصوصی واگذار شد که در استان ما فقط یکی از این آموزشگاهها فعال بود. این را هم اضافه کنم که در این زمان، من علاوه بر گواهینامههای راهنمایی و رانندگی ۳، ۲و یک، تعدادی گواهینامه ورزشی و همچنین گواهینامه دریانوردی گرفتم. با این شرایط، زمانی که به آموزشگاه مذکور مراجعه کردم تا دوره آموزش رانندگی با لیفتراک را سپری کنم، نوشتهای روی دیوار آموزشگاه، توجهم را جلب کرد! روی آن کاغذ تصویر فردی از شهر خمین را به عنوان سلطان گواهینامه با ۱۶ گواهینامه مختلف ثبت کرده بودند. نوشته را که دیدم با خودم فکر کردم من اگر تعداد گواهینامههایم بیشتر از این فرد نباشد، کمتر هم نیست! بعد از پرسوجوی مختصر از مسئول آموزشگاه درباره میزان اعتبار و صحت عنوان سلطان گواهینامه ایران (آن فرد معرفیشده روی نوشته)، این ایده سراغم آمد که من نیز با توجه به علایقم و پشتکاری که دارم، کمیت و کیفیت گواهینامههایم را رسمیت ببخشم. همین شد که رفتم سراغ مهارتها و ورزشهای هوایی!»
گرانترین گواهینامهها
او میافزاید: «زمانی که این تصمیم مهم را گرفتم، در حال سپریکردن دورههای آموزشی دریانوردی بودم و به درجه افسری رسیده بودم. از سوی دیگر، ورزش و مهارتهای هوایی را شروع کردم و رفتم سراغ گواهینامههای مختلف خلبانی. از هواپیماهای تکموتوره با ظرفیت یک یا دو نفر شروع کردم تا دریافت گواهینامه پروازهای تجاری که ویژه استخدام در شرکتهای خدمات پروازی است.»
او در پاسخ این سوال که دریافت کدام گواهینامه بیشترین زمان و هزینه را صرف میکند، این چنین میگوید: «برای دریافت گواهینامههای خلبانی از پاراگلایدر که هماکنون کمکمربی آن هستم تا گواهینامههای پیپیال و سیپیال خلبانی، به طور میانگین بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان باید هزینه کرد که نوسان قیمت آن مربوط به نوع آموزشگاه و میزان ساعتهای پروازی است. هماکنون برای هر ساعت پرواز باید بین ۲ تا ۳ میلیون تومان پرداخت کرد. ناگفته نماند که هر یک از ورزشها و مهارتهای هوایی دارای رتبهبندی است که اغلب، گواهینامه هر رتبه را باید جداگانه دریافت کرد. به عنوان مثال ورزش پاراگلایدر از مقدماتی شروع میشود تا رتبههای مربیگری (مَستِر) و تَندِم یا همان پرواز دونفره میرسد. یا در مورد گواهینامههای خلبانی باید بگویم که با گواهینامه خلبانی با هواپیمای تکموتوره و ظرفیت دونفره شما فقط میتوانید یکی از اعضای خانوادهتان را با هدف تفریح حالا یا با هواپیمای شخصی یا هواپیمای اجارهای در آسمان به پرواز درآورید؛ آن هم در محدودهای مشخص.
در سطوح دیگر خلبانی مانند تجاری و مسافربری باید گواهینامههای مرتبط دریافت کرد و اما گواهینامههای دریانوردی که هم دریافتشان گران تمام میشود و هم نیاز به صرف زمان بیشتری دارند نیز از جمله دیگر گواهینامههای پر دردسر هستند. برای دریافت گواهینامههای دریانوردی از ملوانی تا فرماندهی کشتی با توجه به هزینههای دورههای آموزشی آن و هزینههای جانبیاش مانند اقامت در محدودههای ساحلی کشور باید مبالغی بین ۳۰۰ تا بیش از ۴۰۰ میلیون تومان در نظر گرفت. باز هم تأکید میکنم که دریانوردی هم دورههای مختلفی از ملوانی چوبی و صیادی، قایقرانی، جت اسکی، تندرو، نجات، افسری چوبی، فلزی و ارشد گرفته تا فرماندهی دارد و من هماکنون کارآموز دوره فرماندهی کشتی هستم و همزمان دورههای آموزشی هدایتگری بالن، کایت و پاراموتور را سپری میکنم.»
ذاتعلی جزو نخستین افرادی بود که در دهه ۸۰ به صورت خصوصی دورههای آموزشی دریانوردی را گذراند.
حمایتهای مؤثر
سال ۱۳۹۸ با کمیتهای با نام «کمیته ثبت رکوردهای ملی ایران» آشنا میشود. او در این باره بیشتر توضیح میدهد: «در این سال به سبب پیشرفتهترین و کاملترین تایمر ویژه مسابقاتی که اختراع کرده بودم به نخستین مسابقه موتورسواری ایران در شبکه تلویزیونی نسیم دعوت شدم. آنجا بود که متوجه شدم کمیتهای با نام کمیته ثبت رکوردهای ملی ایران فعالیت دارد که رکوردهای عجیب و غریب ورزشی و غیر ورزشی را با نام دارندگان آن ثبت میکند. اقدام جالبی بود که حسابی آدم را سر ذوق میآورد. همان سال در همان فصل از برنامه تلویزیونی، نام من به عنوان دارنده بیشترین تعداد گواهینامه که آن سال ۲۴ گواهینامه بود، ثبت شد. سال بعدش این رکورد را به ۳۰ گواهینامه معتبر استفاده از وسایل نقلیه موتوری ارتقا دادم. هماکنون نیز، ۵۴ گواهینامه دارم که چهار گواهینامه از آنها مربوط به غواصی یک تا ۳ستاره بینالمللی (ایتالیا) است. البته این ۴ گواهینامه بینالمللی در کمیته ثبت رکورد مورد تأیید نبود؛ چراکه غواصی به عنوان مهارت در نظر گرفته میشد.
مطلبی که میخواهم در این قسمت درباره آن صحبت کنم، سازوکار حمایت مسئولان از افرادی مانند من است. تا به امروز هیچ حمایت مالیای دریافت نکردهام، چون به لطف خدا نیازی هم نداشتم. برای برخی آزمونهای دریافت گواهینامههای موتوری چون وسیله نقلیه مخصوص به آن در هیچ آموزشگاهی یافت نمیشد من مجبور بودم با هزینه خودم آن وسیله را تامین و مسئول آزمون را به محل قرارگیری وسیله، ببرم. مانند دامپتراک (کمپرس غولپیکر و سنگین ویژه استخراج معادل بزرگ) که از معدن آهن شمسآباد در ۹۰کیلومتری اراک آن را برای ساعتی اجاره کردم یا دریل حفاری که توانستم آن را از پروژه تقاطعسازی سهراه خمین اجاره کنم. بنابراین حمایت مسئولان میتواند معنوی باشد؛ حداقل در مورد بنده. حمایتهایی از جمله صدور بهموقع گواهینامهها؛ چراکه تا پیش از صدور گواهینامهای که اقدام کردهایم، پیگیری برای دریافت گواهینامه دیگر میسر نمیشود. از سویی، چون تعداد گواهینامههای دریافتیام افزایش یافته است، مسئولان در برخی سازمانها حساس شدهاند که البته طبق قوانین شاید حق هم داشته باشند اما من امیدوارم آنها نگاهی به رزومه بنده داشته باشند و از دریافت گواهینامههای مختلف همان تعبیری را داشته باشند که در واقع جزو اهدافم از مهارتآموزی تا افتخارآفرینی است.»
این همه گواهینامه را برای چه میگیری؟
برنامه امید برای دریافت گواهینامهها بدین شکل است که ابتدا زندگی و شغل خود را اولویت قرار میدهد و بعد، در زمانهای باقیمانده سراغ آموزش و آزمون میرود: «ابتدا زندگی و شغلم را اولویت قرار میدهم و بعد با توجه به هدفم به دریافت گواهینامهها میپردازم؛ گواهینامه شاول تا خلبانی! خیلیها از من میپرسند این همه گواهینامه را برای چه میگیری؟ آیا دنبال شهرت هستی یا پول و ثروتت زیاد است که نمیدانی چطور خرجش کنی؟ هدف من از دریافت گواهینامههای متعدد و خیزبرداشتن برای ثبت در گینس، از علاقهام به کارهای فنی نشأت میگیرد و از طرفی یادگیری مهارتهای گوناگون را دوست دارم، چون آیندهنگر هستم و به فرصتهای شغلی بیشتر میاندیشم. البته که مانند هر فرد دیگری از خاص و متمایزبودن، احساس لذت میکنم و حس غرور و اعتمادبهنفس دریافت میکنم اما هدف اصلیام، مهارتآموزی است و اینکه به جوانترها بگویم دانش و مهارت را با هم داشته باشند. علم اگر مهارت و تجربه پشتش نباشد، ارزشی ندارد و نمیتواند سودآور باشد. برای ترقی و پیشرفت باید هر دوی اینها را داشت. این را من به شما میگویم که اغلب اوقات دستگاههای کارخانهام را خودم طراحی یا تعمیر میکنم؛ نه کسی که عنوان پرطمطراق سلطان گواهینامه ایران را دارد! در مورد ثبت در گینس این را هم بگویم که تاکنون فردی با این عنوان در گینس حضور نداشته است. کسانی بودهاند که فقط به عنوان مجموعهدار گواهینامههای افراد مشهوری مانند ادیسون و ... نامشان در گینس ثبت شده بود.»
او که عنوان سفیر بینالمللی ایمنی جادههای ایران (حکم طلایی سفیر) را از کانون جهانگردی ملی کسب کرده است، ادامه میدهد: «خیلیها هم هستند مانند خانواده، اقوام و برخی دوستان که از دادن انرژی و انگیزه دریغ نمیکنند. در مدت دو سالی که ازدواج کردهام همسرم یکی از مهمترین مشوقان من بوده که در همه حال همگام با من پیش آمده است و نگذاشته که خستگی مانع از پیشرفتم شود. جا دارد که قدردان همه زحمتهای او و الطاف سایر دوستان باشم.»
سلطان گواهینامه ایران در یک نگاه کلی
لیست برخی از گواهینامههای دریافت شده عبارتند از: گواهینامههای زمینی، موتورسیکلت، پایه سوم، پایه دوم، پایه یکم، ویژه بیل مکانیکی، گریدر، مینی لودر، کمباین، بیل بکهو، لیفتراک، جرثقیل، لودر، تراکتور، غلتک، بلدوزر، فینیشر، شاول، بالابر و میکسر بتن. گواهینامههای هوایی نیز شامل خلبان هواپیمای تکموتوره یک یا دونفره، خلبانی پاراگلایدر، مبتدی، مقدماتی، پیشرفته و کمکمربی است. گواهینامههای دریایی سلطان گواهینامه ایران هم به قایقرانی، ملوانی عمومی، ملوانی صیادی، شناور بقا و قایقهای نجات، افسری کشتیهای فلزی، سکانگیری کشتیهای فلزی و کارآموز دوره فرماندهی محدود میشود. غواصی بینالمللی از ایتالیا هم شامل یک تا سهستاره است. گواهینامههای دیگرش هم ایمنی چهارگانه، پیشرفته اطفای حریق، کمکهای اولیه پزشکی، کار با بیسیمهای دریایی، مدیریت جمعیت و ایمنی مسافران، کار با نقشههای دریایی، نجات غریق، مقدماتی آتشنشانی، کار با رادار و دستگاههای مخابراتی و بسیاری دیگر است.
مهمترین مسئولیتهای ورزشی او نیز عبارتند از: دبیر کانون جهانگردی و اتومبیلرانی اراک، مسئول کمیته داوری هیأت موتورسواری و اتومبیلرانی آیلند، سفیر بینالمللی ایمنی جادهها به واسطه فعالیتش در حوزه فرهنگسازی ترافیکی و رانندگی، سرداور و داور تایم مسابقات تلویزیونی با رویکرد موتورسواری و مجری و داور اکثر مسابقات درگ و اسلالوم کشور. مدارک مربیگری ورزشی او نیز به قرار مربی رسمی و بینالمللی غواصی از فدراسیون نجات غریق و غواصی و سیمَس اتحادیه اروپا، مربی رسمی موتورسواری از فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی، مربی رسمی اتومبیلرانی از فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی، مربی اتومبیلرانی از کانون جهانگردی و کمکمربی پاراگلایدر است. از سوی دیگر وی در حال ثبت اختراعات خود در حوزه صنعتی و الکترونیکی است.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: رکورد پرستار ازدواج تيم ملی فوتبال ايران سرطان برای دریافت گواهینامه سلطان گواهینامه ایران دریافت گواهینامه دریافت گواهینامه ها تعداد گواهینامه دوره های آموزشی داشته باشند هم اکنون مهارت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۴۶۴۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«همتی» در نقاب رییس بانک مرکزی سوئیس/سلطان چاپ پول چه کرد؟
باید از همتی سوال کرد، با وجود عملکرد سیاه خود با چه رویی هر مسئله و رویدادی در این دولت را با تحلیلهای عجیب و غریب نقد میکند؟ و به نحوی منتقد است و نسخه می پیچد که گویی سالها رئیس بانک مرکزی سوئیس بوده و عملکرد درخشانی رقم زده است! - اخبار اقتصادی -
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، عبدالناصر همتی؛ رئیس کل اسبق بانک مرکزی در ماههای اخیر در قالب یک اینفلوئنسر فضای مجازی ظاهر شده و با تحلیلهای ضد و نقیض تلاش میکند به هر قیمتی نام خود را مطرح کند. مقایسه انتقادهای اکنون همتی با عملکرد او در گذشته نشانههایی از خودزنی دارد.
پررویی به سبک همتی؛ چطور بعد 6 سال یاد سفره مردم افتادی؟
فضاحت برخی انتقاداتش به گونهای آشکار است که افراد مطلع نسبت به عملکرد او در دوران ریاستش بر مسند رئیس کل بانک مرکزی را به خنده وا میدارد.
دوره ریاست همتی بر بانک مرکزی از سوم مرداد ماه 1397 تا نهم خردادماه سال 1400 بوده است. برخی اقتصاددانان این دوره را دوران سیاه متغیرهای پولی نامگذاری کردهاند.
شکست همتی در جایگاه ریاست بانک مرکزی
همتی همان فردی بود که در زمان ریاست خود بر بانک مرکزی، دستور عدم انتشار آمارهای نرخ تورم از آذرماه 1397 را داد. در مرداد ماه 1397 و زمانی که همتی بر جایگاه ریاست بانک مرکزی تکیه زد، تورم نقطه به نقطه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی 24.2 درصد و تورم 12ماهه مصرفکننده نیز 11.5 درصد بود اما به واسطه ولنگاری نظارت بر شبکه بانکی و متغیرهای پولی کشور در زمان همتی در اردیبهشت 1400 تورم نقطه به نقطه به 54.6 درصد و تورم 12ماهه نیز به 51.8 درصد رسید.
در زمان همتی و در اردیبهشت 1400، تورم نقطه به نقطه تولیدکننده در کشور به رقم بیسابقه 103.1 درصدی رسید و تورم 12 ماهه تولیدکننده نیز با جهش شدید از 14.2 درصد در مرداد 1397 به 68.3 درصد افزایش یافت.
نرخ رشد پایه پولی که مرداد 1397 به 20.3 درصد رسیده بود در اردیبهشت 1400 به 31.5 درصد رسید و نرخ رشد نقدینگی نیز در این مدت از 20.5 درصد به 38.8 درصد رسید.
آقای همتی فکر میکند حافظه تاریخی مردم از بین رفته و با تحلیلهای پوپولیستی قصد پاک کردن عملکرد سیاه خود از اذهان عمومی را دارد. او در صدد مقاصد سیاسی خود به اخلاق علمی و حرفه ای پشت پا میزند و بی مهابا به دنبال انتقاد از این و آن است. وگرنه سلطان چاپ پول با عملکردی که داشته نباید حتی روی تحلیل و انتقاد پشت دربهای بسته کلاس درس در دانشگاهها را داشته باشد؛ چرا که هر کلمه او میتواند با پرسش، چرا شما این کار را نکردید؟ قطع شود!
سلطان چاپ پول که بود و چه کرد؟
همتی در زمان ریاست خود بر بانک مرکزی در سال های 1398 و 1399 معادل 238 همت بخاطر تامین منابع ریالی ارز 4200 تومان بر پایه پولی بانک مرکزی اضافه نمود که این رقم با احتساب متوسط 7.3 ضریب فزاینده نقدینگی یعنی فقط در نتیجه اقدامات همتی بیش از 1737 همت بر نقدینگی کشور اضافه شد. لقب سلطان چاپ پول پس از این اقدامات به همتی داده شد و او هنوز هم این لقب را یدک میکشد.
التهابات ارزی و جهش 223درصدی نرخ دلار در دوران همتی
همتی که دائما درباره بازار ارز و اقدامات دولت در حوزه ارزی تئوری و راهکار می دهد, در دوره مدیریت خود یکی از بدترین دوران مدیریت بازار ارز را سپری کرد و در بخشی از دوران مدیریت وی کشور دچار بی ثباتی و نوسانات متعدد نرخ ارز بود و جهش سنگین ارزی رقم خورد؛ به طوری که نرخ دلار در ابتدای ریاست وی 8500 تومان بود اما در آخر با جهش 223 درصدی در بعدا ز دو سال و نیم, دلار 27500 تومانی را تحویل دولت سیزدهم داد!
بی توجهی به اجرای قانون چک و اصلاح نظام بانکی
قانون جدید چک نیز که در سال 1397 توسط مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید به همت همتی در طول سالهای حضور او در بانک مرکزی اجرایی نشد و تا رفتن او از بانک مرکزی معطل ماند. قانونی که پس از اجرا در دولت سیزدهم توانست آمار چک های برگشتی و زندانیان مرتبط با جرایم چک را به اندازه قابل توجهی کاهش دهد و اعتبار را به این ابزار معاملاتی بازگرداند.
حتی تسهیل ارائه خدمات بانکی به مردم نیز در دستور کار آقای همتی نبوده و هیچ تغییری در سختگیری بانکها در پرداخت تسهیلات خرد یا پیشرفت در رویه های غیرحضوری خدمات بانکی صورت نگرفت و تنها نقش همتی در بانک مرکزی پیشرانی برای تشدید هدررفت منابع ارزی کشور، جهش های ارزی، ناترازی شبکه بانکی و عدم توجه به اصلاح نظام بانکی بوده است.
خدشه بر اعتماد به بانک مرکزی؛ میراث همتی
شاید بتوان تنها دستاورد همتی در زمان ریاستش بر بانک مرکزی را کلید خوردن ادغام چندین بانک ناتراز دانست که آن هم باز نه به همت همتی بلکه با فشارهای بیرونی و به پیشنهاد نهادهای دیگر انجام شد.
باید از همتی سوال کرد؛ چرا مانع کنترل متغیرهای پولی کشور شد؟ چرا از اصلاح نظام بانکی سر باز زد؟ چرا قانون جدید چک را اجرایی نکرد؟ چرا با عملکرد بد خود به اعتماد عمومی نسبت به بانک مرکزی صدمه زد؟
و آخرین سوال اینکه با وجود عملکرد سیاه خود با چه رویی هر مسئلهای را با تحلیلهای عجیب و قریب نقد میکند؟ و به نحوی منتقد است و نسخه می پیچد که گویی سالها رئیس بانک مرکزی سوئیس بوده و عملکرد درخشانی رقم زده است!
انتهای پیام/